صلح پایدار
جمعه 9 / 3 / 1396برچسب:, :: 19:30 :: نويسنده : ارادتمند
تفسير جامع، ج2، ص: 97 در اختلاف بايد بصاحبان امر رجوع كرد شيخ مفيد در كتاب اختصاص بسند خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده در تفسير وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ83 فرمود مثل على بن أبي طالب عليه السّلام و مثل ما ائمه بعد از آنحضرت مانند حكايت موسى و آن عالم (خضر) است كه موسى خضر را ملاقات و در خواست نمود كه اجازه بدهد با او رفاقت كند بطوريكه خداوند در قرآن بيان ميفرمايد قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً آيه 65 سوره كهف چون خداوند بموسى فرمود من ترا از ميان مردم براى پيغمبرى برگزيده و به تكلم نمودن سر افرازت كرده ام عطاياى ما را بگير و سپاسگزار باش و در اين الواح از هر چيزى براى تو نوشتهايم موسى گمان ميكرد تمام علوم و چيزهائى كه در نبوت احتياج دارد در الواح نوشته شده است در صورتى كه بمضمون فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَيْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً (آيه 64 سوره كهف) نزد آن بنده خدا و عالمى كه ديده بود علومى مشاهده نمود كه در الواح نوشته نشده بود مدعيان علم هم خيال ميكنند دانشمند و فقيه هستند و تمام چيزهائى كه مردم بآن احتياج دارند از فقه و علم دين ميدانند و آنچه كه ميدانند و حفظ كردهاند صحيح است و رسول خدا بآنها ياد داده است و حال آنكه آن علوم از رسول خدا نيست و اگر بعضى هم از آن حضرت باشد ايشان نمىفهمند و معناى آنرا نميدانند و شاهد بر اينكه تمام آن علوم از رسول خدا نميباشد آنست كه اگر مسئلهاى از حلال و حرام، مردم از آنها بپرسند خبرى و علمى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نزدشان نيست و حاضر باعتراف هم نيستند كه بگويند ما نميدانيم و كراهت دارند كه موضوع را از اهلش سؤال كنند و از معدن و مركز علم ياد بگيرند، لذا برأى و قياس عمل ميكنند و بر طبق نظر خود رفتار مينمايند و بدعت در دين خدا ميگذارند و نميخواهند بموجب روايات وارده از حجتها و ائمه طاهرين عمل نمايند و حال آنكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده هر بدعتى گمراهى است و اگر مسائلى از دين خدا از ايشان پرسيده ميشد و از رسول خدا خبرى ندانسته و در صدد تحقيق از ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ميآمدند محققا ياد ميگرفتند و اين عدم مراجعه بخاندان عصمت فقط ناشى از حسادت و كينهاى است كه نسبت بآل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دارند بخدا قسم موسى با آنكه پيغمبر زمان خود بوده و باو وحى نازل ميشد در برابر عالم زمان خود حسد نبرده پس از آنكه او را شناخت و بعلمش اقرار نمود در خواست كرد كه باو اجازه دهد پيروى از وى نمايد و اخذ معارف و علوم كند و او با آنكه ميدانست موسى طاقت رفاقت او را ندارد و تحمل علوم او را نداشت و صبر نميكرد و باو گفت إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً باز موسى باكمال خضوع و فروتنى باو گفت انشاء اللّه مرا از صبر كنندگان خواهى يافت و نافرمانى نميكنم تا از فيوضات علمى بهرهمند گردم- ولى اين امت رغبت بما نداشته و علماء و فقها طاقت تحمل علم ما را ندارند و حاضر نيستند كه از ما اخذ علم كنند و جاهلين بر مقام ما كراهت دارند كه از علم و دانش ما استفاده نموده و حقايق دين خدا را ياد بگيرند و حال آنكه علم ما نزد خداوند بر حق و حقيقت است.
عياشى ذيل آيه وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ 83 از عبد اللّه بن جندب روايت كرده گفت نوشت بسوى من حضرت رضا عليه السّلام نامهاى و مرقوم داشته بود در آن نامه خداوند رحمت كند ترا اين طايفهاى را كه وصف نمودى ديشب برادران شما بودند امروز با شما دشمن هستند و از شما بيزارى ميجويند، بر خلاف شما سير ميكنند آنها كسانى هستند كه توقف نمودند در حياة پدرم موسى بن جعفر عليه السّلام صلوات اللّه عليه و در آخر نامه نوشته بودند: اينقوم را شيطان وسوسه كرده و مغرور شدند بشبهاتى چند و دين بر آنها مشتبه نيست براى آنكه احكام ديانت واضح و روشن است آنان فريب خوردند و دروغ ميگويند بر عالم و دانشمندان خود و ميخواهند از پيش خود هدايت و راهنمائى يابند لذا هر چرا براى آنان بگوئى جواب دهند از كجا اينطور باشد؟ و براى چه فلان چيز واجب يا حرام است؟ هلاكت بر ايشان وارد شد از آنجائيكه بايد احتياط كنند و سبب اين هلاكت اعمالى است كه خود آنها بدست خويش انجام دادهاند و پروردگار هيچوقت ستم بكسى نخواهد كرد بلكه واجب بود بر آنها توقف كنند در آنچيزهائيكه نميدانند يا شك و تحير دارند و برگردانند آنها را بسوى عالم و اهلش خداوند ميفرمايد و اگر بر گردانيد آنها را بسوى رسول و اولى الامر هر آينه ياد ميدهند شماها را و عالم آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هستند آن آل استنباط ميكنند و بيرون ميآورند امورات را از قرآن و مىشناسانند بشما حلال و حرام را و آل محمد حجتهاى خداوند ميباشند بر مخلوقاتش.
تفسير جامع، ج2، ص: 100 و نيز ذيل آيه وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ 83 از حضرت باقر عليه السّلام و حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود فضل خدا رسول اكرم و رحمت او ولايت ائمه ميباشد. و بسند ديگر از حضرت موسى بن جعفر روايت كرده فرمود فضل خدا رسول اكرم و رحمت او على بن أبي طالب است
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |